دریغا دریغا گرفتن به تیغا تن های رفیقا شنا کن نمیری شنا کن ک رفته به بهر تو بحری عمیقا شنا کن که غرقن تموم رفیقا اگر مرده بودی نیفرسده بودی خودت را به ساحل نیفشرده بودی تو را یافتند و به شب خورده بودی خودت را شبی یک وجب خورده بودی رکب خورده بودی جهان تا به کی هی مهاجر بسازه به دریا بریزه بچرخه زمین تا به کی روی شاخای گاو غریزه شنا کن مهاجر که دریا عریضه دریغا دریغا دریغا رفیقا شنا کن شنا کن شنا کن شنا کن