به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا
به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا
بخواه همه غمامون یادمون بره، ها
بگو یکی خوبیو یادمون بده، ها
بخواه نخوره دیگه کارمون گره، ها
ردبول مون واقعی بال بهمون بده، ها
بگو شبا رو روشن کنه این نور ماه
که ما شمع ها رو خاموش کنیم تو کوچه ها
ها، بگو اوضاع بشه رو به راه
چرا خودتو هی تو می زنی به اون راه
بگو کبودی رو پوست مون نَمونه، ها
پیر نشیم وقتی روزامون جَوونه، ها
بگو نبرن دوستامو اَ خونه، ها
بگو نزنن شون توی راه
نذار همه آرزوها بره زیر پا
نگاه قلب مونو داره پرس میشه، ها
مگه قول ندادی دعا کنیم میایی برسی به داد
پَ برس دیگه، ها
برس دیگه، ها
به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا
به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا
بگو بهش بگو برسونه
به دلمون حس خوب
بگو که بدونه زمستونه
قصهٔ عشق مون سرده
دلم نمی خواد، سنگ شه
آخه همین جوریشم، تنگه
واسه تو که کاری نداره، قنده، قنده
بگو حال همه رفیقا خوب شه آخه
هیچی نمیشه بدی آروم شه دل شون
خشکیدیم عین یه بیابونِ زمستون
چرا نمیشه برن اینا خونه عشق شون
بگو درا باز شه، بارون بیاد، شهر آباد شه
خاکسترا رو بشوره، هوا ناب شه
گرم مون کن ولی نه که یخ ها آب شه
به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا
به خدای خودت قسم خدا
که هیچ دروغی تو شعرام بهت نگم خدا
انگار نمیشه این غمم جدا از تنم
شب که شد بخون برام دعا