تاریکی چشم هاتو دید شبی که غم رو قلبت خنجر کشید سرگردون کنارت نشست شیشه عمرتو گرفت تو دست تو گوشت خوند از این به بعد هرکی آزارت داده میره تو قبر سهم تو ثروت و قدرت و زن در ازاش روحتو میدی به من به من فکر کن سرت گیج میره صدامو میشنوی حرفام واقعیه تنت میلرزه سرت سنگینه باید ازم در بری اما دیگه خیلی دیره به من گوش کن گوشتو میبرم سینتو میشکافم قلبتو میجوم میگردی دنبالم من زیر پوستتم هم باهات دشمنم هم دوستتم من نفرین دنیام جسم و روحتو میخوام تو قلبت میمونم شعر مرگو میخونم تو تشنه دردی با چشم بسته می جنگی وقتی مرگ آرزوته میشم شبگرد کابوست چشم هات قرص شده صدات فرق داره با خودت غریبه ای دنیا تار و ماره آدما دور و برت صداشون نگاهاشون صورتا محو میشن حرفاشون مبهمه برات درد داره مثل یه زخم تا ابد بازه برات از درد لذت میسازه برات از خون قدرت میسازه تو قفس دنیا با چشمای خیس تو آسمونت دیگه ستاره نیست جا قدم هات ردی از اراده نیست واسه قلب های سیاه تو دنیا رنگی نیست من نفرین دنیام جسم و روحتو میخوام تو قلبت میمونم شعر مرگو میخونم تو تشنه دردی با چشم بسته می جنگی وقتی مرگ آرزوته میشم شبگرد کابوست به من فکر کن سرت گیج میره صدامو میشنوی حرفام واقعیه تنت میلرزه سرت سنگینه باید ازم در بری اما دیگه خیلی دیره نگاه کن تو این چشمای پست تو آینه تو نیستی این منم که هست دنیا کثیف شد با نفست تو حموم خون میشورمت تاریکی چشماتو بست افسار جسمتو گرفت تو دست رو کردی به بت های نحس فروختی روحتو به عذاب محض سر کردی شب های شوم رو با شر دشمن پنهون نسل بشر تاریکی خنجر رو زد و برید خونتو کرد تو شیشه و سر کشید بیدار میشی از کابوست تو دل مرگ