ما محکوم یه بن بست تو مرداب ساعت ها با هم راهمون رو ساختیم از ته دل تا ته دنیا ولی لحظه ها شکستن رو سنگفرش راه ما تک تک برگ ها ریختن رو رد پای ما من برگشتم به بن بست تو شب شوم رقص گرگ ها دنیای من نفرین شد از چشمات تا قرص ماه بعد از تو زمستون تا ابد موند شهر ما سزاوار سوختن بود بعد از تو با چاقو رو قلبم هر شب چوبخط های عمرمو کندم من با تاریکی هم عهدم برای انتقام جویی به یادت مردم و برگشتم قسم خوردم به نابودیت بعد از تو زمستون تا ابد موند شهر ما سزاوار سوختن بود بعد از تو دست های سرخ بخت چهرتو خاک کرد تو قبر خاطرات من تو کابوس شب هام تو زجه سکوت هر جا که با تو بود وقتی تقدیر ما شد تبعید به جهنم من سوختم تا ریشه تو سوختی تو قلبم درد لب هامو دوخت به هم دوزخ چشم دوخت به من تاوان هر قدم یک جرعه از عدم تو پیشگاه جنون باز شد در های سِر خون بهای ورود تو قربانگاه عشق بعد از تو حقیقت تلخ تر از دروغات بعد از تو دست های مرگ قبر قلب منو کند تیغ نفرت رو نبض سرنوشت تیغ نفرت رو نبض سرنوشت تیغ نفرت رو نبض سرنوشت بوسه مرگ تو قربانگاه عشق بوسه مرگ تو قربانگاه عشق بوسه مرگ تو قربانگاه عشق بوسه مرگ تو قربانگاه عشق قربانگاه عشق