خونه های من و تو وقتی دو خونه بود حرفامون شعر بلند عاشقونه بود جفت خوشبختی بودیم توی آینه پیش هم حالا اشک میاد تو چشمم حرفتو میگم دو تا عکس من و تو پیش هم بود توی قاب میدیدیم همدیگه رو هر شب ما توی خواب وقتی مرهم بودی تو واسه زخمای دنیام دنیا رو میگرفتم من تو دو تا دستام حالا که یه خونه خونه مونه حرفای خوب لب سرد تو نداره چه شب ها تو خوابی چش من مث بارون تا سپیده هی میباره هی میباره ♪ حالا مثل دو تا غریبه، دو بی صدا نگاهت دیگه نمیره به آشنا بالش من بی خوابی، رخت خوابم بیداری چه راحت رو بالشِ خواب تو سر میذاری حالا بوی غریبی و غصه ست تو خونه مون میدونم تو دیگه نیستی با من بمون کاش همیشه من و تو فاصله بینمون بود ولی تو همیشه چشمات مهربون بود حالا که یه خونه خونه مونه حرفای خوب لب سرد تو نداره چه شب ها تو خوابی چش من مث بارون تا سپیده هی میباره هی میباره