عشق اگر روز ازل در دل دیوانه نبود تا ابد زیر فلک ناله مستانه نبود نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت سر هر کوی و گذر، این همه میخانه نبود من و جام می و دل نقش تو در باده ناب خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود ♪ تو چرا شمع شدی، سوختی ای هستی من آن زمانی که تو را، سایه پروانه نبود من جدا از تو نبودم، به خدا در همه عمر قبله گاه دل من، جز تو در آن خانه نبود کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود