اگه این آخرین شعره اگه این آخرین آهنگ بازم می خونم از شوقِ یه دنیای بدونِ جنگ ♪ اگه این آخرین راهه اگه این آخرین پرده منو با بوسه ای بسپار به یه دنیایِ بی بَرده ♪ واسه تو باقی می ذارم نهالِ سبزِ رویامو امیدِ با تو برگشتن به شهرِ آرزوهامو واسه تو باقی می ذارم جای خالیمو تو رگبار نگاه بی قرارم رو تو عکسِ قابِ رو دیوار منو گم کن تو آغوشت که نامیرا بشم با تو بنوشم جرعه به جرعه بهارِ توی چشماتو صدام می مونه بعد از من بازم دستاتو می گیرم تو اونقدر زندگیم بودی که با مرگم نمی میرم ♪ اگه این آخرین برگه اگه این فصلِ پاییزه شریکِ این شرابی باش که تو گیلاس و می ریزه ♪ اگه این آخرین لحظه اگه این آخرین روزه بذار اون جنگلی باشم که مغروره و نمی سوزه ♪ همه روزای تبعیدو کنارِ تو سفر کردم پناهِ لحظه هام بودی من از تو بر نمیگردم چشات معنای آرامش نگاهت سرزمینم بود همیشه مومنت بودم که لبخندِ تو دینم بود منو گم کن تو آغوشت که نامیرا بشم با تو بنوشم جرعه به جرعه بهارِ توی چشماتو صدام می مونه بعد از من بازم دستاتو می گیرم تو اونقدر زندگیم بودی که با مرگم نمی میرم