بلبل تنها خبرت کو؟ آن...، آن چه چه باغ نظرت کو؟ صـدا صدای باد و رود است قصه ای از بود و نبود است تنها تو خوابه که همه رودا پر آبه لـب پر خـنده چـشم چشمه آبه باد بوی هوای سفر آورد یاد، یاد، یاد تو را در گذر آورد بوی خوش یاسمنی تو مـرغ شبم یاسمنی تو چـهل چـمن باغ خیالی تو فـصل خـوش مـاهی و سالی تو تنها تو خوابه که همه رودا پر آبه لب پر خنده پ چرا چش.، چش.، چشمه آبه هوای ابر رو بلبل نداره به جز فکر گل و سنبل نداره نـمیـدونه اگـه بارون نباره گل پژمرده بوی گل نداره بلبل تنها خبرت کو؟ آن...، آن چه چه باغ نظرت کو؟ صـدا صدای باد و رود است قصه ای از بود و نبود است تنها تو خوابه که همه رودا پر آبه لب پر خنده پ چرا چش.، چش.، چشمه آبه