می فشارم، عریان سینه ات را برگونه ام تا فرود نیاید، اشکم میخوانم، تا نشنوی تو بغضم را آه، میخوانم شب و شراب وهم و گمان آه، ای کاش لحظه میشد، قرن ها شب و شراب، راهی به رویا ای کاش، ای کاش لحظه میشد، قرن ها آتشم زن، با نگاهت برفُروزم، با صدایت با راه چون می بارد در می نوردد دشتِ تنهای ما را ♪ ای شب و شراب ردِ خاطرت باز ای کاش، ای کاش لحظه میشد، قرن ها