به سوی تو، به شوق روی تو به طرف کوی تو، سیپیده دم آیم مگر تو را جویم، بگو کجایی نشان تو، گه از زمین گاهی ز آسمان جویم، ببین چه بی پروا ره تو می پویم، بگو کجایی کی رود رخ ماهت از نظرم، نظرم به غیر نامت کی نام دگر ببرم اگر تو را جویم حدیث دل گویم، بگو کجایی به دست تو دادم، دل پریشانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا، بگو که از جانم دگر چه خواهی ♪ یک دم از خیال من نمیروی ای غزال من دگر چه پرسی ز حال من تا هستم من اسیر کوی توئم ده آرزوی توئم اگر تو را جویم، حدیث دل گویم بگو کجایی به دست تو دادم، دل پریشانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا، بگو که از جانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا، بگو که از جانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا، بگو که از جانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا، بگو که از جانم دگر چه خواهی