بخواب بدون اینکه ساعتو کوک کنی بخواب! به رویاهات بپوشون از جنس حقیقت لباس! تنها جاده ایه که پیدا میکنی توش نجات! بدون اینکه ساعتو کوک کنی بخواب! چه بیداری پوچی،چه پوچ بیداری چه کسل کننده،چه روح بیزاری تا چه حد فرسوده،چه کوه بیماری انتظار واسه شب، چه روز بیکاری یه سی دی پره خش که میخونه هنوز کلی کرم تو مغز تو می لوله هنوز کرده هاتو و نکردتو میاری جلوت خیلی دوست داری بخودت بگی بیهوده نبود زمین مثل یه تنور میچرخه کسی زیاد بهش بچسبه ذغال میشه تو چطوری؟خمیر خامی یاکه سوختی؟ یا از این پخته هایی که فقط شعار میده؟ بخار میشه،تو نه اونی که زندگیشو تو قمار میده نه اونکه واسه توالتشم دلار میده تو بیداری دست به هرچی زدی ذغال میشه سگ درونی لعنتی درون تو هار میشه فرشته مورد علاقه ت عزراییل رنگ مورد علاقه ت مشکی رنج بقل بیداری،بیداری بقل رنج کریح ترین صحنه س#ک30 دعوا و لج خودت با خودت یه طرف خشن ترین لحظه حسی به سرت میزنه،قلبت خونتو محکم تر به رگت میزنه میری با مشت توی دیوار نه حافظ و نه قرآن و نه انجیل و نه تورات بهانه و اه و آه و خستگی و نه دعات نمیکنن کمکت،اوضاع خطریه انگار وسط چهارراه خالی کردی باطری چه صحنه پوچی،چه سکانس تلخی وقتی فقط خودتی و بازیگری باهات نی خیره ای به چراغی که چشمک میزنه داری هیپنوتیزم میشی،خوابت میبره چشاتو ببند و برو بخواب بیداری نمیده تورو نجات اونجاست که میارن تورو حساب ساده و به دور از مد و لباس بخواب و آروم باش تف به بیداری و قانون هاش خواب همه چیزایی که نداری رو ببین لاغر بمون بین این پوچ بیدار قوی تف توی بیداری و بازو هاش فرشته مورد علاقه ت عزراییل رنگ مورد علاقه ت مشکی رنج بقل بیداری،بیداری بقل رنج کریح ترین صحنه س#ک30 دعوا و لج خودت با خودت یه طرف خشن ترین لحظه حسی به سرت میزنه،قلبت خونتو محکم تر به رگت میزنه میری با مشت توی دیوار بخواب! بدون اینکه ساعتو کوک کنی بخواب! به رویاهات بپوشون از جنس حقیقت لباس! تنها جاده ایه که پیدا میکنی توش نجات! بدون اینکه ساعتو کوک کنی بخواب!