میدونم که گیری تو این بوران
میخوای دیده بشی لای کورا
میدونم که سخته
میدونم که بخت بد رو دست کج میریزه رو سرت
میده میخ بت بدون در و تخته
میدونم که خیلی دادی اَ کف
میدونم بد مزه س
آش وطنی روش وجب وجب رکب میکندت عوض
از قصد چه از بس نفس تو قفس با خیال شفقت
میدونم کمه چاره ها
افقی پیدا نیست بلندن دیواره ها سایه ها
نون رو میدن به همسایه ها
توان کاهش داره لا افزایشا
سیاهی هر چقدر سفید باشن بارشا
میدونم که اسیری تو طوفان این چالشا
تختتو دزدیدن راضی باشی به این بالشا
رویاهاتو میدزدن راضی بشی به خواب شب
ناخناتو بریدن حالا تویی و خارشا
میدونم ذهن خستت میکنه فکر رفتن
با دلمردگی میخواد بزنه قید فعل گشتن
موندم به سختی شق القمره
وقتی خاک قهره باد کی به فکر ثمره؟
میدونم که وقتتو میکشن
چراغی نی روشن
میزنن میبرن میمکن
خون تورو میخورن
روحتو هی میدوزن میبرن
اهریمن گشنه نمیدونه چیه سیر شدن
تو ظهور ستاره ها تاریکیم نقش داشت
از ته دل داد میزنم تو صورت ترس هام
حس میکنم که رو تابم
یه اتفاقم
رستگاریمه پرواز و افتادن
ازت میخوام اگه خوردی شکست از سرما
گریه ها و لرزشاتو تبدیل بکنی به رقص
بگیری به خودت سخت
ولی نسپری به بخت
یجوری پاشی زمین زیرت بکنه نشست
ازت میخوام که بدونی قدر خونی که تو رگه
که اگه خودت خالیش کنی ینی قبول کردی پیروزی محض دشمنو
هر کی هست هر چی هست بزار داشته باشه قصد کشتنو
ازت میخوام بازم برداری گام
تو عصر فحاشی ها
روبه روت قشون ضد
مسلح تا دندون با لبای خندون
تو فکر تصاحب چرخ گردون
ازت میخوام بشی با خودت طرف
استعدادتو نکنی تلف
زندگی یه تله ست
غول آدم خور با ولع حال میکنه با مزه ت
وقتی داری هدف
ازت میخوام که حیف نشی
بسازی یه تصویر تا که غیب نشی
اگه سوز میومد و باد لباساتو کند
فکراتو ول ندی
به دل بگی ولی به گِل نشین
ازت میخوام که باز تجربه کنی عشقو
تا عاشقا فاتحای روزگار پلیدن
و فاتحا صاحبای خونه های جدیدن
و خونه ها سنگر جلو آدمای کثیفن
تو ظهور ستاره ها تاریکیم نقش داشت
از ته دل داد میزنم تو صورت ترس هام
حس میکنم که رو تابم
یه اتفاقم
رستگاریمه پرواز و افتادن
تو ظهور ستاره ها ستاره ها تاریکیم نقش داشت
از ته دل داد میزنم تو صورت ترس هام
حس میکنم که رو تابم
یه اتفاقم
رستگاریمه پرواز و افتادن