من عابری گمگشته ام، آواره ام دیوانه ام آواره ی شهر توام، لولی وش می خانه ام آواره ی شهر توام، لولی وش می خانه ام گفتم خدایا فریاد از این دل گمگشته در شهر غمم گفتم خدایا فریاد از این دل گمگشته در شهر غمم من عابری گمگشته ام، آواره ام دیوانه ام من عابری گمگشته ام، در به در شهر غمم شهری که دلدارش تویی، دیوانه غمخوارش منم شهری که دلدارش تویی، دیوانه غمخوارش منم همراه غمها، خاموش و تنها، در شهر دلدارش منم همراه غمها، خاموش و تنها، در شهر دلدارش منم من عابری گمگشته ام، آواره ام دیوانه ام من عابری گمگشته ام، در به در شهر غمم شهری که دلدارش تویی، دیوانه غمخوارش منم شهری که دلدارش تویی، دیوانه غمخوارش منم همراه غمها، خاموش و تنها، در شهر دلدارش منم همراه غمها، خاموش و تنها، در شهر دلدارش منم من عابری گمگشته ام، آواره ام دیوانه ام من عابری گمگشته ام، در به در شهر غمم من عابری گمگشته ام، آواره ام دیوانه ام من عابری گمگشته ام، در به در شهر غمم