نازنینم, نازنینم, به خدا عاشق ترینم نازنینم, نازنینم, به خدا عاشق ترینم هزاران گل تو گلخونه نشسته شقایق و بنفشه دسته دسته ولی عاشق تو ای نازنینم به هیچ گلی به جز تو دل نبسته ببین کوچ پرستو ها به سوته سپیده اینه ای در روبه روته همون عشقی که ما رو در به در کرد عزیزم, نازنینم عطر و بوته برای توست که دشت پر از قشنگیست تموم آسمون ها لاجورد یست برای توست که رودخونه روونه همینه تا افق رنگین کمونه همینه تا افق رنگین کمونه نازنینم, نازنینم, به خدا عاشق ترینم نازنینم, نازنینم, به خدا عاشق ترینم نبینم اشکی از چشمات بباره کسی بر روی قلبت پا بذاره بمیرم تا که اون روز و نبینم تو چشمات نازنینم سایه ی غم تو چشمات نازنینم سایه ی غم همه بهار و بعد از تو شناختن شب یلدا رو از موی تو ساختن همون ها که ستاره نام گرفتن از اون چشمای تو الهام گرفتن تو خورشیدی که شب رو می سوزونی تو برکه رو به دریا می رسونی به هر جا پا بذاری تو بهاره کویر زیر قدم هات سبزه زاره بذار منت به من ای بهتری تا مثل خاک به زیر پات بشینم به در گاه خداوند من چه کردم که از لطفش به من داد نازنینم که از لطفش به من داد نازنینم که از لطفش به من داد نازنینم