سر آن ندارد امشب سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی گذر نکرد خوابی ♪ سر آن ندارد امشب سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی گذر نکرد خوابی ♪ نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی ♪ سر آن ندارد امشب سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی که برآید آفتابی ♪ چه خیال ها گذر کرد چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی گذر نکرد خوابی ♪ دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی عجبست اگر نگردد که بگردد آسیابی عجبست اگر نگردد که بگردد آسیابی ♪ برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی