الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ♪ الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ولی افتاد مشکلها ♪ به بوی نافه ای کاخر، به بوی نافه ای کآخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مُشکینش چه خون افتاد در دل ها ز تاب جعد مُشکینش چه خون افتاد در دل ها ♪ به بوی نافه ای کآخر، صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مُشکینش، چه خون افتاد در دل ها ز تاب جعد مُشکینش، چه خون افتاد در دل ها ♪ به مِی سجاده رنگین کن به مِی سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نَبوَد، ز راه و رسم منزل ها ♪ شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل ♪ کجا دانند حال ما، کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها همه کارم ز خودکامی، به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی، کز او سازند محفل ها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما، سبکباران ساحل ها کجا دانند حال ما، کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها