ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم من پهلوان عالمم تیغ رویارو زنم ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم من پهلوان عالمم تیغ رویارو زنم من پهلوان عالمم من تیغ رویارو زنم بر قدسیان آسمان (هو) من هر شبی یا هو زنم (هو) گر صوفی از لا دم زند (هو) من دم ز الا هو زنم باز هوایی نیستم تا تیهوی جان ها برم عنقای قاف قربتم کی بانگ بر تیهو زنم کی بانگ بر تیهو زنم ♪ ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم من پهلوان عالمم تیغ رویارو زنم من پهلوان عالمم من تیغ رویارو زنم بر قدسیان آسمان (هو) من هر شبی یا هو زنم (هو) گر صوفی از لا دم زند (هو) من دم ز الا هو زنم خاقان اردو دار اگر از جان نگردد ایل من صاحبقران عالمم بر ایل و بر اردو زنم بر ایل و بر اردو زنم خیز ای توانگر پیش من بنشین به زانوی ادب من پادشاه کشورم کی پیش تو زانو زنم کی پیش تو زانو زنم ♪ ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم ای کاروان، ای کاروان من دزد شب رو نیستم من پهلوان عالمم تیغ رویارو زنم من پهلوان عالمم من تیغ رویارو زنم بر قدسیان آسمان (هو) من هر شبی یاهو زنم (هو) گر صوفی از لا دم زند (هو) من دم ز الا هو زنم