چیزی که ازت توی خاطرمه چشم های خیلی قشنگه مگه نه؟ واسه اون نگاه پشت پنجره دل من دوباره تنگه مگه نه؟ چیزی که ازت توی خاطرمه موهای مشکی و صافه مگه نه؟ یکی دوست داشت که یه شب تا خود صبح اونا را بهم ببافه مگه نه؟ مگه نه؟ چیزی که ازت توی خاطرمه از روزای نوجونی می اومد اگه اشکی رو گونه تو بود بارون هم با نگرونی می اومد چیزی که ازت توی خاطرمه یه لباسه رنگ روزهای خوشی یه جوری بغل میکردی منو که انگاری داری یکیو میکشی ♪ چیزی که ازت توی خاطرمه اینه که یه روز تو یک عکس بودیم یه غمی چشم هامونو گرفته بود شاید اون روز هر دو بد عکس بودیم تو بگو ازم چی تو خاطرته درد دل خیلی زیاده مگه نه؟ شال و روسریت به جای دست من حالا تو دستای باده مگه نه؟ مگه نه؟ چیزی که ازت توی خاطرمه از روزای نوجوونی می اومد اگه اشکی روی گونه تو بود بارون هم با نگرونی می اومد چیزی که ازت توی خاطرمه یه لباسه رنگ روزهای خوشی یه جوری بغل میکردی منو که انگاری داری یکیو میکُشی