ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم ♪ گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم ♪ ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم ♪ شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم (غلط بود) ما ز یاران (ز یاران) چشم یاری داشتیم (چشم یاری داشتیم) خود غلط بود (غلط بود) آن چه ما پنداشتیم (آن چه ما پنداشتیم)