کی میای باز جلوم موج های ساحل رو ببینم توو چشم هات با اون تن داغ تو تب من بیشتره هر چی هی میگذره اگه تو نرسی بهش دیوونه شهر رو آتیش زده مستم شب هست یادم و لب تو شرابم و تن تو برا من و قلب تو رو من دارم و هر چی که بین ما بود انگار توو قصه ها بود یادمه که الماس ها میباریدن مثل بارون کی میای باز جلوم موج های ساحل رو ببینم توو چشم هات با اون تن داغ تو تب من بیشتره هر چی هی میگذره اگه تو نرسی بهش دیوونه شهر رو آتیش زده دل من آروم میشه تا میرسه هر بار پیشت برای تنهایی هام تنها تنت دوام میشه دیوونه نمیگه دوستت داره از لجبازیشه اگه تو نباشی مهم نیست که چی فردا میشه فکر من توو سرش و اسم من روو لبش و ساعت ها بغلمه لباسی نی رو تنش و من میخوام بودنش رو خیره به صورتش و داغه اون بوسه هاش، من دوست دارم اون تبش رو اون تن لاغر، اون چشم گیرا دوباره حرف زد یه دل سیر باهام واقعی نیست اصلا مثل فیلم هاست حتی اگه رفتم دلش اینجاست نمیدونه کسی داری سَر و سِری رازم توی سینش نمیفروشه من رو بیبی تنها دوای درد برای من تن * من اون پسر بد که بدن باهاش همه خیلی میده جام جم رو دست من، ساقیه خانم با من آرومه با همه یاغیه خانم باهام جور در میاد مثل قافیه هام الکی نمیگذره اصلا ثانیه هامون کی میای باز جلوم موج های ساحل رو ببینم توو چشم هات با اون تن داغ تو تب من بیشتره هر چی هی میگذره اگه تو نرسی بهش دیوونه شهر رو آتیش زده کی میای باز جلوم موج های ساحل رو ببینم توو چشم هات با اون تن داغ تو تب من بیشتره هر چی هی میگذره اگه تو نرسی بهش دیوونه شهر رو آتیش زده