روی تنم مونده جای زخم های قبلا نیستش غم روی لب ولی هست تو با دردم وقتی تاریک میشه شب ها میزنه بیرون از قلبم الآن خیلی وقته تنهام چرا خالی مونده دستم چرا هی میمونه دردها بگو خالی کنن حیف همه رفیقامم میرن رفیق صمیمی هام حیفن بزار بگن هر چی میخوان درارن اصلا بعضی روزها حوصلش رو ندارم هر جا میرم سریع در میارن تاپی دیگه من رو خوشحال نمیکنه تابیت جای آدم های مثل تو کارت نیست میگن پسر بزن برو بین این ها جات نیست روی تنم مونده جای زخم های قبلا نیستش غم روی لب ولی هست تو با دردم وقتی تاریک میشه شب ها میزنه بیرون از قلبم الآن خیلی وقته تنهام چرا خالی مونده دستم زخم ها رو تنش مونده گاهی بدجور تاره روزهاش پرید توی آسمون تا برسه به آرزوهاش دور میشه سریع از همه بحث و اون حاشیه هاش میخوان تا یه جا وایسته ولی تا ته پاشه رو گاز میندازم گوشیم رو من بعضی روزها کنار اینستا رو بیخی فقط دلم فمیلی رو میخواد این موزیک میده گاهی مغز من رو بگا این ها رو مینویسم ولی نمیرسه صدام گردن میگیرم هنوز همه تقصیرها رو نذار بگذرن همه روزها تو تهش سیاه و یادمه طعم تلخ شب های مستی هام رو دمت گرم یه تنه تو تهش رو گشتی راه رو شاید الآن بگم و بعدم بمونم، نمیخوام از این به بعد واسه من لبخند بمونه همه حس ها رو که جا نمیشه داد ولی یه روز میرسه که باز کامل میشه ماه روی تنم مونده جای زخم های قبلا نیستش غم روی لب ولی هست تو با دردم وقتی تاریک میشه شب ها میزنه بیرون از قلبم الآن خیلی وقته تنهام چرا خالی مونده دستم