دختری اونجا نشسته داره گریه می کنه گلدون یاسش شکسته داره گریه می کنه گودی گوشه لبهاش شده پیمونه آه همه در ها رو بسته داره گریه می کنه دیگه بر اسب سپید آرزوش سواری نیست دیگه فانوس نگاهش پی رهگذاری نیست بالش گلدوزیش هم گلاش پلاسیده شدن دیگه باغچش پی انتظار هر بهاری نیست دختری اونجا نشسته داره گریه می کنه گلدون یاسش شکسته داره گریه می کنه کی می یاد حوض بدون ماهی رو نگاه کنه کی می یاد پنجره ستاره ها رو وا کنه کی می یاد مثل قدیم به وعده هاش وفا کنه کی می یاد اسم اونو پشت یه شیشه پاک کنه اون مثل شاپرک پر توی بارون کشیدست کی می یاد خستگیاشو از تنش جدا کنه دختری اونجا نشسته داره گریه می کنه گلدون یاسش شکسته داره گریه می کنه اگه من یه بال قد باله پروانه می داشتم همه باغچه ها رو یک شبه زیر پا می زاشتم گلای سر به زیر رو سراشونو بالا می کردم دونه مهر و محبت تو دل پاییز می کاشتم دختری اونجا نشسته داره گریه می کنه گلدون یاسش شکسته داره گریه می کنه گودیه گوشه لبهاش شده پیمونه آه همه درها رو بسته داره گریه می کنه