من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست وجودم از تمنای تو سرشار است زمان در بستر شب خواب و بیدار است هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز خیالم چون کبوتر های وحشی میکند پرواز سراپا چشم خواهم شد تورا در بازوان خویش خواهم دید سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز خیالم چون کبوتر های وحشی میکند پرواز پرم را از شراب چشمان تو خواهم سوخت برایت شعر خواهم خواند برایت شعر خواهی خواند برایت شعر خواهم خواند برایت شعر خواهی خواند تبسم های شیرین تو را با بوسه خواهم چید هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز خیالم چون کبوتر های وحشی میکند پرواز