دو تا دستام مرکبی، تموم شعرام خط خطی پیش شما شازده خانوم، منم فقیر پاپتی غرور رو بردار و ببر، دلم ميگه دلم ميگه غلامي رو به جون بخر، دلم ميگه دلم ميگه شازده خانوم قابل باشم، بايد بگم به شعر من خوش آمدي خوش آمدي خوش آمدي شازده خانوم چه خاكي و چه بي ريا به منزل خود آمدي خود آمدي خود آمدي عجب عجب چه رند و چه بلا شده دل پدر سوخته ام باور كنین زشوقتون اشكي شده چشم به در دوخته ام شازده خانوم قابل باشم، بايد بگم به شعر من خوش آمدي خوش آمدي خوش آمدي شازده خانوم چه خاكي و چه بي ريا به منزل خود آمدي خود آمدي خود آمدي فرصت بدين عاشقيمو خدمتتون عرض مي كنم واسه فرار از دلم، دو پا دارم، دوپا ديگه قرض مي كنم شازده خانم قابل باشم، بايد بگم به شعر من خوش آمدي خوش آمدي خوش آمدي شازده خانوم چه خاكي و چه بي ريا به منزل خود آمدي خود آمدي خود آمدي فرصت بدين عاشقيمو خدمتتون عرض مي كنم واسه فرار از دلم، دوپا ديگه قرض مي كنم شازده خانم قابل باشم، بايد بگم به شعر من خوش آمدي خوش آمدي خوش آمدي شازده خانوم چه خاكي و چه بي ريا به منزل خود آمدي خود آمدي خود آمدي