بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بگشاییم و طرحی نو در اندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی بدو تازیم و بنیادش براندازیم چو در دست است رودی خوش، بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم یکی از عقل می لافد، یکی طامات می بافد بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم چو در دست است رودی خوش، بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم ♪ بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بگشاییم و طرحی نو در اندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی بدو تازیم و بنیادش براندازیم