یه دیواره یه دیواره یه دیواره یه دیواره که پشتش هیچی نداره توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون یه پرندست یه پرندست یه پرندست یه پرندست که از پرواز خود خسته ست بُن بالشو بستن دست دیروزا نمیاد دیگه حتی به یادش فردا یه روز یه خونه ای بود که تابستونا روی پشتبونش ولو میشد خورشید درخت انجیر پیری که تو باغ بود همه ی کودکی های مرا میدید یه آوازه یه آوازه یه آوازه یه آوازه که تو سینم شده انبار یه اشکیه كه میچکه روی گیتار به این عاقبت کی گیرد این کار یه مردابه یه مردابه یه مردابه یه مردابه توی تن از فراموشی یه چراغی که میره رو به خاموشی نگردد شعله ور بیهوده میکوشی یه روز یه خونه ای بود که تابستونا روی پشتبونش ولو میشد خورشید درخت انجیر پیری که تو باغ بود همه ی کودکی های مرا میدید یه دیواره یه دیواره یه دیواره یه دیواره که پشتش هیچی نداره توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون یه پرندست یه پرندست یه پرندست یه پرندست که از پرواز خود خسته ست بُن بالشو بستن دست دیروزا نمیاد دیگه حتی به یادش فردا