بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها، از جدایی ها شکایت می کند ♪ از نیستان تا مرا بُبریده اند ♪ از نفیرم مرد و زن نالیده اند ♪ سینه خواهم شَرحه شَرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی، هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش ♪ من به هر جمعیتی نالان شدم جفت خوشحالان و بدحالان شدم هر کسی از ظنّ خود شد یار من از درون من نجست اسرار من ♪ آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد نی حدیث راه پُرخون می کند قصّه های عشق مجنون می کند ♪ من به هر جمعیتی نالان شدم جفت خوشحالان و بدحالان شدم نی حدیث راه پُرخون می کند قصّه های عشق مجنون می کند آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد نی حدیث راه پُرخون می کند قصّه های عشق مجنون می کند ♪ در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد روزها با سوزها همراه شد