من از دشمن نمی ترسم که دشمن های وهو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره از اون دوست هراس من که مظلوم سر به تو داره به عشق و صلح بی تزویر تظاهر تا گلو داره من از اعدام بی شمشیر می ترسم من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم من از نزدیکی نرم نخ و گردن من از خونریزی بی رنگ می ترسم من از دشمن نمی ترسم که دشمن های هو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره خراب نعره های شیر نشد پایبست هیچ خونه من از موریانه می ترسم که بغضش سرد و پنهونه مگه آتیشه اسکندر حریف بودن ما بود مگه کابوس تیموری دلیل مرگ رویا بود من از اعدام بی شمشیر می ترسم من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم من از نزدیکی نرم نخ و گردن من از خونریزی بی رنگ می ترسم من از دشمن نمی ترسم که دشمن های وهو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره از اون دوست هراس من که مظلوم سر به تو داره به عشق و صلح بی تزویر تظاهر تا گلو داره من از اعدام بی شمشیر می ترسم من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم من از نزدیکی نرم نخ و گردن من از خونریزی بی رنگ می ترسم من از دشمن نمی ترسم که دشمن های هو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره من از دشمن نمی ترسم که دشمن های و هو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره من از دشمن نمی ترسم که دشمن های و هو داره تو میدون جرئت و جان نبرد از روبرو داره