شنیدن صدای تو حس کردن گرمای تو حس کردن نوازشت گرمی انگشتای تو تو رو مثل یه شعر ناب یا مثل قصه شنیدم تو رو تو باغ مث یه گل مث یه گل بو کشیدم اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته پیش تو روبروی تو نشستن و سیر نشدن حتی هزار سال که می شه یه ثانیه دیر نشدن یا با تو همخونه شدن حتی اگه تو قفسه یا با تو همسفر شد اگه سفر یک نفسه اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته خواهش تو تو خواسته هام همیشه در نهایته حتی برای یک نفس داشتن تو غنیمته اما تو نیستی تو برام نبودنت مصیبته همیشگی ترین عذاب شکنجه حقیقته اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته اینا همش غنیمته اینا غنیمته اما غم نبودن به تلخی حقیقته