همه از دور میشنیدن بغض دریا تو صدامه همشون بهم میگفتن غم دنیا تو نگامه همه درهاشونو بستن (همه درهاشونو بستن) تنها موندم زیر بارون (تنها موندم زیر بارون) تنهایی گاهی یه مرزه بین ازادیو و زندون از نفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودم اومدی جاده خالیو بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی ازنفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودمو اومدی جاده خالیو بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی ♪ خودمو گم کرده بودم کسی حالمو نپرسید دردامو میگفتم اما کسی حرف هامو نفهمید نمیدونم از کجای سرگذشتو سرنوشتی که از اون دوزخ گرفتی منو دادی به بهشتی که نه جاده رو به مرگه نه تو تنهایی می پوسم بدون هرشب وقتی خوابی هر دو پلکاتو میبوسم از نفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودم اومدی جاده خالیو بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی ازنفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودمو اومدی جاده خالیو بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی