تو از یک برگ میگفتی من اونو باغ میکردم همیشه کمترین هارو زیاد اغراق میکردم همیشه در کنار تو حضور من دو حالت داشت یا جونم این وسط بودو یا احساسم دخالت داشت تا یه قله نشون میدی میگم وقت صعودم هست بگو تا پیش مرگت شم توانش در وجودم هست من اونقدر اومدم با تو نمیتونم که برگردم من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم من اونقدر اومدم با تو نمیتونم که برگردم من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم با آغوشم دور تو دارم دیوار می بندم چه ابری توی چشمامه بری رگبار می بندم شاید روزی بگی میخوام برم یه گوشه تنها شم برو اما بعیدم نیست همون دور و برا باشم تا یه قله نشون میدی میگم وقت صعودم هست بگو تا پیش مرگت شم توانش در وجودم هست من اونقدر اومدم با تو نمیتونم که برگردم من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم من اونقدر اومدم با تو نمیتونم که برگردم من از یک ترسی اینجوری تو رو محکم بغل کردم ترانه سرا: افشین مقدم