Kishore Kumar Hits

Aref - Shahre Sokoot şarkı sözleri

Sanatçı: Aref

albüm: Shahre Sokoot


روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید
در شهر صدا که پر از زمزمه بود
تنها دل من قصه مهر تو شنید
چشم تو مرا به شب خاطره برد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید
در سینه سردم این شهر سکوت
دیوار سکوت ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینه من
فریاد دلم به لبانم بنشست
خورشید منی، منم آن بوته دشت
من زنده ام از نور تو ای چشمه نور
دریای منی، منم آن قایق خرد
ناگه تو مرا می بری بر ساحل دور
اکنون تو مرا همه شوری و صدا
اکنون تو مرا همه نوری و امید
در باغ دلم بنشین بار دگر
ای پیکر تو چو گل یاس سپید
بر سینه سردم این شهر سکوت
دیوار سکوت ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینه من
فریاد دلم به لبانم بنشست
روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید
در شهر صدا که پر از زمزمه بود
تنها دل من قصه مهر تو شنید
چشم تو مرا به شب خاطره برد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید
بر سینه سردم این شهر سکوت
دیوار سکوت ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینه من
فریاد دلم به لبانم بنشست

Поcмотреть все песни артиста

Sanatçının diğer albümleri

Benzer Sanatçılar