لبخند بزن لبخند بر این منه بی لبخند لبخند تو یعنی عشق آزادی من از من لبخند بزن ای عشق بر این من افسرده بر من که دلم تنگ است با مرگ جهان مرده لبخند تو یعنی گل آواز بهار من برگشتن ساعت ها از تن از حصار من لبخند تو یعنی صلح آواز شکفتن ها زیبا شدنه دنیا دریا شدن و دریا از خاطر تاریکم ای حادثه ی روشن دلتنگم از این ظلمت لبخند بزن بر من من تشنه ترین تشنه بی خواب ترین بی خواب تاریک تر از ابلیس پیچیده تر از گرداب ای دست تو سازنده سازنده ی آینده از زخم نجاتم بخش با مرهم گلخنده لبخند بزن ای عشق لبخند بزن بر من معنای رهایی باش، آزادی من از تن لبخند بزن لبخند لبخند بزن لبخند لبخند بزن لبخند لبخند بزن لبخند