به سوی تو سر میرم از ذهن تمام جاده ها ممنوعه میشه سبقت و نمیرسم به انتها سد ترافیک و هجوم میدون بچه های کار سمفونی سیاه بوق ارکستر تلخ انتظار تو خلاء از من به تو همیشگی هرگز میشه جاده فقط یک طرفه چراغ فقط قرمز میشه میتینگ و اعتصاب و صف باتوم و پنجه بوکس و خون گردان ضد شورش و شعار های سرنگون همیشه یک واقعه از لمس حضور تو کمم یک لحظه، یک فاصله از نو شدن جهان پسم از من به تو ریتم نفس، شتاب اسلو موشنه همیشه دیر میکنم، همیشه دیر میرسم! سوت و آژیر و آمبولانس از پس بمب منفجر گشتی و دژبان و پلیس حصار ترس منتشر ریسه ی گلفروشک و افلیج و شیمیایی و گداچه و فراری و مادرای سوار شو ساعت بی عقربه و تقویم قرن سوخته ترانه ی له شده و صف لبای دوخته تاریخ بی گذشته و طلوع شب از پی شب آینده ی تکراری و کوچیدن رو به عقب من از کدوم میون بر کدوم کناره رد کنم که از پس اینهمه سد نقبی به سمتت بزنم؟ همیشه یک واقعه از لمس حضور تو کمم یک لحظه، یک فاصله از نو شدن جهان پسم از من به تو ریتم نفس، شتاب اسلو موشنه همیشه دیر میکنم، همیشه دیر میرسم!