وقتی رازت پیش خودت فقط safe ه حتی اونی که میخوای نمیده text بهت، yeah گوشیتو میندازی روی airplane میکنی فکر، وقتت شده waste آتیش هیزت نور میزنه تو چشمت، انگار طلسمه انگار تو جلدت یه هیولای زشته میکنی فکر بهش و اون میکنه فکر بهت خوبیا یادشون میره یادشونه عیبت روحت قسر در نمیره راحت رو اسپرایت و xanny خوابت میره رو کاناپه ات براشون مهم نی اصلا که بشی تو ناراحت میشن عصبانی میری هر چقدر که بالاتر نمیفهمن حرفاتو، بسه هر چقدر زدی تو زور نمیشه عوض هیچی، میدونی میری تو زود آدما باعثشن، کردی خوبی بهشون و یه جوری میکنن رفتار انگار نداری وجود آدم به خودش دیگه شک میکنه حالم از خودم این اواخر بهم میخوره میزنی میشکونی هر چی دورته وقتی bruxism فکت رو فک میکوبه میکنی خودتو قانع حداقل اشتباهت خوبـه (نه، نه) میگردی پی حس ناب تو مه آدما میدن واس اسکناس جونشونو توام چشات مثل اشتهات وقتی رازت پیش خودت فقط safe ه حتی اونی که میخوای نمیده text بهت گوشیتو میندازی روی airplane میکنی فکر، وقتت شده waste آتیش هیزت نور میزنه تو چشمت، انگار طلسمه انگار تو جلدت یه هیولای زشته میکنی فکر بهش و اون میکنه فکر بهت خوبیا یادشون میره یادشونه عیبت دیگـه مهم نیست بوده روز آخر چون میفهمی یه روزی میزنه روح ما پر یه ذره امید هست، نمیدونی صبح هستی یا نه ولی طبق معمول هفت صبح کوکه ساعت نمیکنه اثر روت دیگه قضاوت میزنی بیرون از خونه، دور از خونوادت میگی میبندم از این جا کوله بارمو از اینا دوره راهم