بر و بازوی شیر و خورشید روی به دل پهلوان دست شمشیر جوی سپیدش مژه دیدگان قیر گون چو بسد لب و رخ بمانند خون Instrumental دل سام شد چون بهشت برین بران پاک فرزند کرد آفرین تنش را یکی پهلوانی قبای بپوشید و از کوه بگذارد پای تنش را یکی پهلوانی قبای بپوشید و از کوه بگذارد پای Instrumental فرود آمد از کوه و بالای خواست فرود آمد از کوه و بالای خواست یکی جامه ی یکی جامه ی خسرو آرای خواست خسرو آرای خواست فرود آمد از کوه و بالای خواست یکی جامه ی خسرو آرای خواست Instrumental سپه یکسره پیش سام آمدند گشاده دل و شاد کام آمدند تبیره زنان تبیره زنان پیش بردند پیل برآمد یکی برآمد یکی گرد چون کوه نیل Instrumental خروشیدن کوس با کرنای همان زنگ زرین و هندی درای خروشیدن کوس و کرنای همان زنگ زرین و هندی درای خروشیدن کوس و کرنای همان زنگ زرین و هندی درای Instrumental سواران همه نعره برداشتند بدان خرمی راه بگذاشتند به شادی به شهر اندرون آمدند ابا پهلوانی فزون آمدند ابا پهلوانی فزون آمدند