ساعتا باز زنگ نمی زنن توی این خواب و این راه دور واژه ها دیگه خط نمی خورن از عمق این روزای سرد و کور... جاده ها از هر طرف به هم می رسن از کوه تا دریا و ماه و خاک آدما از نور و برف و سنگ و اشک می رسن و می رقصن با صدای باد صدای باد آدما از نور عبور می کنن و می رن به افسانه ها و می رن تا شهر قصه ها