پشت متروکه ی سینما آسیا روبروی آپارات دنیا کوچه های تب کرده ی خاموش چراغ روشن اغذیه ی رویا همچو باد است میان گیسو می روم توی شهرت کوه به کوه در گیر خاطرات گاه و بی گاه راه طولانى است و موی تو کوتاه پرسه های بی رمق سر در گریبان محصور دندان پوسیده ی دوران به ناگاه شهر هم بی تو مرا حبس می شود سر در پی آوارگی و کوه و بیابان همچو باد است میان گیسو می روم توی شهرت کوه به کوه در گیر خاطرات گاه و بی گاه عقربه ها که می گذشت باد تو را می برد از کوچه تا به خیابان قرنی رقم می خورد هر روز بهانه ای مدام زاده می شد هر شب ترانه ای در نطفه می مرد همچو باد است میان گیسو می روم توی شهرت کوه به کوه درگیر خاطرات گاه و بی گاه راه طولانی است و موی تو کوتاه پشت متروکه ی سینما آسیا روبروی آپارات دنیا کوچه های تب کرده ی خاموش چراغ روشن اغذیه ی رویا