Yesterdays Yesterdays Days I knew as happy sweet Sequestered days رفیق ازم نپرس عهد پیوندی که روییدن نشد آبی که ریخت؛ رودی که شد روزگارِ محبت کو؟ آغوش سبزی پُر سار کجاست؟ منو وسطِّ باغ آبان تو گمم کرد رفیق چه شاعر بی نظمی ام به قدر جبر اما قلمم بارها به خط بد شکسته جهل ازم نپرس کی با چی قیچی میکنه چی من وسطِ اقیانوس ادب از کینه سیر حالا خوبم یا بد، بچه ام یا پیر فرقی نداره؛ من خو گرفته قلبم با تیـر ما همه تو بندیم با هر فکر و اعتقادی جلو سلّولِ من چی بودین، کرکس یا شیر؟ بگذریم؛ دید من اندازه جهانت نیــست ما خارج از هر گونه قواعدیم مخالفِ مکتب غلط حامی اصلیت تو هم که تشنه یِ روابطی ازم نپرسید انزوا رو من منزوی ام رعایت میکنم عشق به اصطلاح شما نه دولتی نه غربتی نه این رپ کنای سرعتی گاهی پیچیده گاهی ساده گاهی مخلوط، مثلِ این شعر علاقه مند به ضرب های سنتی تو حواست باشه تو آسمونم گم نشی من ابر هر کَلمم میسوزونه کُل تنمو پاره میکنه ورقهٔ شعرمو صاعقه ای از قلمم من پر از دغدغم رجز دیوم به کیرمه تو چی میگی این وسط با اون اصوات نَکَره من بچه صلحم، عاشقی پیشمه یکمی هم بد دهنم فقط وقتی میبینمت Yesterdays Yesterdays آه تو به هر کجای این خاک پا بذاری زیرش یه اهل معرفت به فلک شده زندانی، بپا گیجت نکنه این دو سه روزِ بازی فکر نکنی بی نیازی یا رو عرش این جهانی، نه رود و رویا و روش و آئین همینجاست همینجا نگاه چمن به ماهو میکردی معنا حالا صورت منو میخوای شنیدم من اینجام، اون قیچیو غلاف کن خط نیوفته رو دیوار اهل ریا به خود نگیرن شمعو به پروانه نبافن که خائن، بدتر از ریا کاره من تو این قیل و قال که در میارم تیرو با عشق ذره ای از قلبمو، میکارم توی خاکت یه درخت میشم که قدش تا بهشت میدونم یادته این، یه اصل ثابته حالا رابطت چیه تو رابطت با رابطِت جمال مکتبش گرفتت یا قاعده آه، سهنـــد Yesterdays Yesterdays Days I knew as happy sweet