یکی گفت نون ندارم یکی گفت گلوله هست یکی گفت آب یکی گفت وطن فروش پست یکی گفت بچم برادر هام خواهر هام یکی گفت بگو از کجا داری میگیری خط یکی گفت من رو فقط قمر داوره یکی گفت ستایش فقط از آن اوست این کافره این هم بگیرید ببرید توو بند برادرش شاید سر به راه شد بالاخره فهمید کی داوره یکی گفت چشمم ، لال زندگی میکنم که خونه خرابه نداره سو چشمم به فقر یکی گفت بجنگ که لال نمیری شرطه یکی گفت جبهه بودم اصلا هم نداره گلوله درد یکی گفت این درد مشترکه چاره کنید یکی گفت شعار دیگه بسه همه همراهی کنید یکی سکوت کرد میدونست همه خالی شدن یکی داد میزد میگفت میدون رو خالی کنین یکی گفت ، یکی لال شد یکی تشویق کرد ، یکی هنجار شد فروپاشی آغاز شد ، یه نفر حرف زد منم ، حاکمتون یکی یکی حذف میکنمتون به اون ها که شر میشدن بگو توو بند میکنمتون د بگو پس درده غم نون اینجا هر روز شر میکنه طلوع واسه همینه رپ میکنه خروس شک میکنی به ما چپ میکنی یه راست یکی یکی حذف میکنمتون به زور ، به تیر و تانک و توپ بترسید ، دهنی که بی جا باز میشه رو ببندید اینجا سعی نکن بفهمی آخر عاقبت این بازی مرگه اون هم از نوع سختش یکی یکی حذف میکنمتون به جبر ، به تنهایی های شب قسم تو چند تا رو دیدی رد ندن توو بندم یا کم نشن بگو جمع نشن توو شهرم هم همه رو بنده میکنم مخصوصا همون پاپتی های بدبخت رو به رعیت نیومده خطر کنه میدون ها پر شر کنه بی تحمل تازه آزاد شده از بنده حقوق میگیره که شر کنه هموطن خودش رو سَقَط کنه حالا کی بوده حرف های من رو زور شنفته حذف کنش