نه آفتابی نه مهتابی نه ابری نه مشتاقی نه بی تابی نه صبری نه فکر من نه خود نه دیگرونی نه کافر نه مسلمونی نه گبری کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما من و کرده دیوونه کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما من و کرده دیوونه گاهی مسجد گاهی می خونه میری گاهی کعبه گاهی بت خونه میری گاهی عاقل گاهی دیوونه میشی گه آشنا و گه دیوونه میشی کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما من و کرده دیوونه کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما من و کرده دیوونه شب و روزم و با هم یکی کردی اگه می شناختمت آخ که چه خوب بود نمیتونستم از دامت رها شم دل بی صاحبم از سنگ یا چوب بود ولیکن دل من باهام را نمی یاد به خدا غیر تو کسی رو نمی خواد کسی رو نمی خواد والا نمی خواد کسی رو نمی خواد بلا نمی خواد کسی رو نمی خواد والا نمی خواد کسی رو نمی خواد بلا نمی خواد شب و روزم رو باهم یکی کردی اگه می شناختمت آخ که چه خوب بود نمیتونستم از دامت رها شم دل بی صاحبم از سنگ یا چوب بود ولیکن دل من باهام را نمی یاد به خدا غیر تو کسی رو نمی خواد کسی رو نمی خواد والا نمی خواد کسی رو نمی خواد بلا نمی خواد کسی رو نمی خواد والا نمی خواد کسی رو نمی خواد بلا نمیخواد نه آفتابی نه مهتابی نه ابری نه مشتاقی نه بی تابی نه صبری نه فکر من نه خود نه فکر دیگرونی نه کافر نه مسلمونی نه گبری کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما منو کرده دیوونه کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما منو کرده دیوونه کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما منو کرده دیوونه کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه حل این معما منو کرده دیوونه