ارغوان
شاخه هم خون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز
آفتابیست هوا
یا گرفته است هنوز
من درین گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم
دیوار است
آه
این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته
که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
کور سویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست
نفسم میگیرد
که هوا هم اینجا زندانی ست
♪
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نیانداخته است
اندرین گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو میریزد
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی برین دره غم می گذرند
ارغوان
خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر
غلغله می آغازند
جان گلرنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب
که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان
بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خون بار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان
شاخه هم خون جدا مانده من
شاخه هم خون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز
آفتابیست هوا
یا گرفته است هنوز
من درین گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم
دیوار است
آه
این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته
که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
کور سویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست
نفسم میگیرد
که هوا هم اینجا زندانی ست
♪
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نیانداخته است
اندرین گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو میریزد
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی برین دره غم می گذرند
ارغوان
خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر
غلغله می آغازند
جان گلرنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب
که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان
بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خون بار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان
شاخه هم خون جدا مانده من
Sanatçının diğer albümleri
Khaneam Abrist
2020 · single
Harire Shabnam
2018 · albüm
Music of the Persian Mystics
2017 · albüm
Khoroush
2016 · albüm
Human & Stone
2016 · albüm
To Be and to Sing
2014 · albüm
NA
2013 · albüm
Mojdeh-Ye Baran (The News of Rain)
2012 · albüm
Toranjestân
2011 · albüm
Benzer Sanatçılar
Sina Sarlak
Sanatçı
Mohammad Reza Lotfi
Sanatçı
Davoud Azad
Sanatçı
Iraj Bastami
Sanatçı
Parviz Meshkatian
Sanatçı
Zohreh Jooya
Sanatçı
Bijan Bijani
Sanatçı
Mojtaba Asgari
Sanatçı
Mehdi Akhavan Sales
Sanatçı
Jalil Shahnaz
Sanatçı
Dastan Ensemble
Sanatçı
Mohammad Motamedi
Sanatçı
Sedigh Tarif
Sanatçı
Hamid Motebassem
Sanatçı