نزدیک میشم وقتی حواست نیست اونقدر که مرزی جزءلباست نیست از پشت سرچشماتو میگیرم بگو کیم وگرنه میمیرم نزدیک میشم وقتی حواست نیست اونقدر که مرزی جزءلباست نیست از پشت سرچشماتو میگیرم بگو کیم که برگشتم بگو وگرنه میمیرم منم اون که تظاهر کرد نداره دیگه احساسی شاید واسه همینم هس که دستامو نمیشناسی. منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست اونکه باتموم دل تنگیش تولد تو دعوت نیست. شاید از صورت خستم از این لحن غم آلودم بفهمی من کیم کجای زندگیت بودم نمیخواستم بدونی تاچرا به گریه افتادم اگر اصرار میکردم تورو از دست میدادم منم اونکه تظاهر کرد نداره دیگه احساسی شاید واسه همینم هست که دستامو نمیشناسی منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست اونکه باتموم دل تنگیش تولد تو دعوت نیست.