گفتم، "بمان" گفتی، "نگو وقتی نمی مانم" گفتم، "پشیمان می شوی" گفتی، "نمی دانم" گفتم، "نمی پرسی چه می آید سرم بی تو؟" گفتی، "نه می دانم، نه می پرسم، نه می مانم" از آن چه می آید سرم با رفتنت گفتم گفتم که هرکاری کنم یاد تو می افتم اِنقدر "گفتم باش، گفتم باش" گفتم که: بر هرچه اصراری کنم یاد تو می افتم یاد تو می افتم ♪ مُردم بفهمانم به تو من بیشتر از هرکسی هی از خودت هم بی خبر فکر تو بودم گفتم، "اگر راهی نشد، به تار موی تو قسم من از خودت هم بیشتر فکر تو بودم" از آن چه می آید سرم با رفتنت گفتم گفتم که هرکاری کنم یاد تو می افتم اِنقدر "گفتم باش، گفتم باش" گفتم که: بر هرچه اصراری کنم یاد تو می افتم یاد تو می افتم