پدرام پالیز ♪ باز من و پیمونه، دلبری تو که پنهونه به دلم آتیش زده، به دلی که حالا مجنونه از دور نگاتو دیدم، مغرور بودناتو دیدم اما هیچوقت اهمیت ندادمت و نفهمیدم من از اول مجلس شدم از نگاهت بی حس تو خیلی ماهی، من اشتباهی خارج میشم از دسترس کاری کردی همیشه بدونم چطور بند میاد زبونم وقتی میبینم که میبینه منو دلبر اَبروکمونم ♪ باز دلم آشوبه اونقد که نگاهات خوبه از اون لحظه که دیدمت قلبم داره میکوبه حواسم دیگه به زمین نیست ته حس من آخه این نیست چی نگات داشته حس میکنم پام دیگه روی زمین نیست من از اول مجلس شدم از نگاهت بی حس تو خیلی ماهی، من اشتباهی خارج میشم از دسترس کاری کردی همیشه بدونم چطور بند میاد زبونم وقتی میبینم که میبینه منو دلبر اَبروکمونم