Kishore Kumar Hits

Karen Homayounfar - Sali az Balkh... şarkı sözleri

Sanatçı: Karen Homayounfar

albüm: 40 Tales from Gulistan of Saadi


سالی از بلخ بامیانم سفر بود و راه از حرامیان پر خطر بود
جوانی به بدرقه همراه من شد سپرساز چرخ انداز سلحشور بیش زور
که ده مرد توانا کمان او زه کردندی
زورآوران روی زمین پشت او بر زمین نیاوردندی
ولیکن چنانچه دانی متنعم بود و سایه پرورده
نه جهاندیده و سفرکرده
رعد کوس دلاوران به گوشش نرسیده و برق شمشیر سواران ندیده
اتفاقاً من و این جوان هر دو در پی هم دوان
هر آن دیوار قدیمیش که پیش آمدی به قوّت بازو بیفکندی و
هر درخت که دیدی به زور سرپنجه بر کندی و تفاخرکنان گفتی
پیل کو تا کتف و بازوی گردان بیند
شیر کو تا کف و سر پنجه مردان بیند
ما در این حالت که دو هندو از پس سنگی سر بر آوردند و قصد قتال ما کردند
به دست یکی چوبی و در بغل آن دیگر کلوخ کوبی
جوان را گفتم چه پایی
بیار آنچه داری ز مردی و زور
که دشمن به پای خود آمد به گور
تیر و کمان را دیدم از دست جوان افتاده و لرزه بر استخوان
نه هرکه موی شکافد به تیر جوشن خای
به روز حمله جنگاوران بدارد پای
چاره جز آن ندیدیم که رخت و سلاح و جامه ها رها کردیم و جان به سلامت بیاوردیم

Поcмотреть все песни артиста

Sanatçının diğer albümleri

Benzer Sanatçılar