به جز تو مونس دیگر درین دیار ندارم به جز تو مونس دیگر درین دیار ندارم بیا بیا، بیا که بیش و از این تاب انتظار ندارم نمی روی تو ز یادم اگر چه میدانی نمی روی تو ز یادم اگر چه میدانی که غیر بوسه چند از تو یادگار ندارم به جز تو مونس دیگر درین دیار ندارم بیا که بیش و از این تاب انتظار ندارم مرنج ز من و اگر بر تو بدگمان شده ام مرنج ز من و اگر بر تو بدگمان شده ام که من به زندگی خویش اعتبار ندارم که من به زندگی خویش اعتبار ندارم به جز تو مونس دیگر درین دیار ندارم بیا که بیش و از این تاب انتظار ندارم بیا بیا، بیا که بیش و از این تاب انتظار ندارم