ز حادثات جهانم همین خوش آمد و بس که خوب و زشت و بد روزگار در گذر است می روی از من و لبريز فغانم، چه کنم ♪ می روی از من و لبريز فغانم، چه کنم می شوی دور و از اين غم نگرانم، چه کنم می شوی دور و از اين غم نگرانم، چه کنم ♪ خواهی آتش به غرورم زن و خواهی بنواز خواهی آتش به غرورم زن و خواهی بنواز دوستت دارم و ترکت نتوانم، چه کنم دوستت دارم و ترکت نتوانم، چه کنم می روی از من و لبريز فغانم، چه کنم می شوی دور و از اين غم نگرانم، چه کنم ♪ تو طلبگار جوان های پرآواز هستی تو طلبگار جوان های پرآواز هستی من که يک آدم بی نام و نشانم، چه کنم من که يک آدم بی نام و نشانم، چه کنم می روی از من و لبريز فغانم، چه کنم