انقدر غم مردمو خوردی، ای مادر غمخوار شده حرفت ورد زبونا، الجار ثم الدار دلم از این میسوزه تو مدینه یکی نمیگه چه غصه ای داری تو که شب تا سحر واسه مردم تو دعاهات چیزی کم نمیذاری جوری فتنه شده که تو حتی میون خوبام یاری نداری نگرانم من واسه این زخما نگرانم چون خونیه نفسات مظلوم، مادر، بی کس، مادر میدوید تو کوچه یه نفس مادر نفسش حیدر، حیدر، حیدر حیدر، حیدر، حیدر (بگو جان دلم) حیدر، حیدر، دنبال حیدر می دوید از سینه اش خون می چکید (حیدر حیدر، حیدر حیدر) باز مشغول کاری با لبخند که انگار نه انگار که ازت دوتا دنده شکسته بین در و دیوار چرا برات نگران نباشم که نفست گاهی برنمیگرده؟ الهی مادر برات بمیرم که تموم نفسات پر درده اون دستای مهربونت دیگه موهامونو شونه نکرده چی شده پهلوت؟ کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ابروت ای جان مادر، بی کس، مادر چی شده پهلوت؟ کبوده بازوت چه ورم داره گوشه ابروت ای جان مادر (ای جان مادر) (ای جان مادر) (بی کس مادر)