تا هر حرفی میزدم میگرفت هی دست پیش همش با حرفای بی معنیش میزد نیش راه میومدم سر علاقه م من که با هرچیش، رفت ولی این شبا میپره تلخیش جالبه که آخر همه ی اینا شدم آدم بده علاقه ی زیادی نشون دادن خودم دلشو زده دیگه داره باورم میشه که بدون من راحت تره از عکساش این روزا معلومه خیلی داره بهش خوش میگذره ♪ هی میباختم بازی رو که اون ببره و نفهمید نفهمیدم چی تو خودش دید که تو من نمیدید هی با سلیقه ش راه اومدم همیشه هی کوتاه اومدم تا فهمید خیلی دوسش داشتم هوا ورش داشت رفت جالبه که آخر همه ی اینا من شدم آدم بده علاقه ی زیادی نشون دادن خودم دلشو زده دیگه داره باورم میشه که بدون من راحت تره از عکساش این روزا معلومه خیلی داره بهش خوش میگذره